۱۳۹۷ دی ۸, شنبه

🎋 #ایران 🎶 بیاد شاعر نامدار فروغ فرخزاد وشعری برای زندانیان سیاسی

🎋 #ایران 🎶 بیاد شاعر نامدار فروغ فرخزاد  
وشعری برای زندانیان سیاسی 

✍️در دهه ۳۰ خورشیدی، روزی فروغ فرخ‌زاد و سیاوش کسرایی، دو شاعر بزرگ تاریخ معاصر ایران، با هم به دیدن زندانیان سیاسی می‌روند.
حاصل این دیدار، شعری شد که در مجموعه  آثار فروغ نیست و تاکنون کسی هم  به آن اشاره نکرده است. 
این شعر در مرداد ۱۳۳۷ خورشیدی سروده شد.

🗣افسوس
 من چه کور بوده‌ام از عشق 
افسوس
 من چه دور بوده‌ام از درد 
افسوس بر ستاره‌ی خاموش 
افسوس بر جرقه‌ی دل سرد

در پشت میله‌ها 
دیدم که آفتاب به زنجیر بسته بود 
فریاد داشت زندگی از رنج زیستن 
امّا لبانِ پنجره خاموش و خسته بود 
چیزی در آن میان 
درهم شکسته بود

دریای چشم‌ها 
آوای چشم‌ها 
چشمانِ آشنا شده با خارهای مرگ 
محصور در سیاهیِ دیوارهای مرگ 
در پشت میله‌ها

افسوس من چه بوده‌ام در باغِ دوستی 
تک‌شاخه‌یی نداده به کس
 تاجِ بار و برگ 
تندیس‌وار
 با خود و بیگانه از همه 
استاده در گذرگهِ رگباری از تگرگ

در پشتِ میله‌ها 
چون آتشی که در برِ خورشید می‌نهند 
پا تا به سر ز شرمِ حقارت گداختم 
آری در آن دقایقِ کوتاه 
من عشق را و دردِ بشر را شناختم

بدرود با ستاره‌ی خاموش 
بدرود با جرقّه‌ی دل‌سرد 
امّید بر دریچه‌ی آتش 
امّید بر ترانه‌ی شبگرد!

#فروغ_فرخ زاد

 🗓 درگذرتاریخ @HistoryIranWorld

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر