۱۳۹۷ اسفند ۴, شنبه

🎋 #ایران -۳ اسفند ۱۳۴۹سالگرد درگذشت ابوالحسن قزوینی #خواننده موسیقی ایرانی و صاحب یکی از قوی‌ترین صداها در آواز ایرانی

🎋 #ایران -۳ اسفند ۱۳۴۹سالگرد درگذشت ابوالحسن قزوینی #خواننده موسیقی ایرانی و صاحب یکی از قوی‌ترین صداها در آواز ایرانی 

✍️ #ابوالحسن قزوینی (۱۲ آبان ۱۲۴۲ الوند قزوین − ۳ اسفند ۱۳۴۹ تبریز) فرزند ملا موسی معروف به «اقبال‌السلطان» و «اقبال آذر» خواننده موسیقی ایرانی و صاحب یکی از قوی‌ترین صداها در آواز ایرانی بود. تندیس یادبود او در سال ۱۳۸۷، ابتدای جاده سلامت الوند نصب شد.
زندگی‌نامه

➖ #شهریار شاعر معاصر در وصف اقبال آذر #غزلی با این مطلع سروده‌است:
گرفت رونق از «اقبال» کار موسیقی  شکفت از گل رویش بهار موسیقی
در زمان سکونت در تهران و هنگامی که به عنوان مأمور در رادیو و بخش موسیقی مشغول به کار شد، به دلیل تنگ‌چشمی‌ها و حسادت دیگران، استقبال چندانی از وی و ضبط کارهایش نشد و پس از یک سال دوباره به تبریز برگشت.

🎼 #کنسرت‌ها
اقبال آذر در سال ۱۲۹۳ خورشیدی به همراه درویش خان، حسین طاهرزاده و عبدالله دوامی برای پر کردن صفحه به تفلیس سفر کرد که مورد استقبال مردم قرار گرفت به‌طوری‌که در مصاحبه‌ای که در اطلاعات هفتگی (شماره ۱۲۴۹) مهر ماه ۱۳۴۴ از وی شد اشاره کرده‌است که ۹ بار او را به صحنه برگرداندند. تمامی پولی که از این کنسرت عاید وی شده بود صرف امور خیریه گردید. 
#اقبال بعدها کنسرت‌هایی در تهران و آذربایجان اجرا کرد. تمامی درآمد حاصله از کنسرتهایش صرف #امورخیریه می‌شده‌است.

✔️ در دوره تسلط فرقه دموکرات آذربایجان از او خواستند تا کنسرتی در تبریز اجرا کند. او در طول کنسرت تمام آوازها را به فارسی خواند و در آخر شعری از عارف قزوینی خواند که با این ابیات به پایان رسید

لباس مرگ بر اندام عالمی زیباست / چه شد که کوته و زشت این قبا به قامت ماست
چرا که مجلس شورا نمی‌کند معلوم / که خانه خانهٔ غیر است یا که خانهٔ ماست
ز حد گذشت تعدی کسی نمی‌پرسد / حدود خانهٔ بی‌خانمان ما به کجاست
خراب، مملکت از دست دزد خانگی است / ز دست غیر چه نالیم، هر چه هست از ماست

می‌گویند در این هنگام مردم به شور می‌آیند و گریه می‌کنند و بلوا به پا می‌شود. به گفتهٔ خودِ اقبال آذر؛ در آن لحظه سرتیپ درخشانی (فرمانده لشکر تبریز) به اعتراض به او می‌گوید؛ "چه می‌خوانی؟ مردم دارند گریه می‌کنند !" و اقبال آذر در جواب می‌گوید؛ "مردم ایران باید خون گریه کنند !"

شاهدان این ماجرا نقل می‌کنند که در آن لحظه، دوستداران اقبال آذر او را از درِ پشتیِ عمارتِ شهرداری فراری می‌دهند تا موردِ خشم و غضبِ مأمورانِ فرقهٔ دموکرات قرار نگیرد. در پی این اتفاق، اقبال آذر از ریاست شهرداری تبریز بر کنار می‌شود.
➖در روز دوشنبه سوم اسفند ۱۳۴۹ در صد و هفت سالگی به علت نارسایی کبد، در خانه خود در محله اهراب تبریز درگذشت. #آرامگاه اقبال در گورستان وادی رحمت تبریز است.

 🗓 درگذرتاریخ @HistoryIranWorld

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر